مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش عواطف مثبت و منفی و سبک�های مسأله گشایی در پیش بینی رضایت از زندگی افراد مبتلا به دیابت می باشد.
مواد و روش&zwnjها: روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران دیابتی سرپایی مراجعه کننده به بیمارستان�ها و مراکز بهداشت سنندج در سال 1392 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر بعنونان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری داده&zwnjها از پرسشنامه&zwnjهای عاطفه مثبت و منفی، سبک&zwnjهای مسأله&zwnjگشایی و رضایت از زندگی استفاده شد و داده&zwnjها با استفاده از آزمون&zwnjهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
یافته&zwnjها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده&zwnjها نشان داد که عاطفه مثبت و سبک&zwnjهای&zwnj مساله&zwnjگشایی مثبت رابطه مثبت و معناداری (001/0< P) و عاطفه منفی رابطه منفی و معناداری در سطح (001/0< P) با رضایت از زندگی دارند. اما بین سبک&zwnj مساله&zwnjگشایی منفی و رضایت از زندگی رابطه&zwnjایی به دست نیامد (001/0 P>).
بحث و نتیجه&zwnjگیری: به طور کلی می&zwnjتوان گفت که عاطفه مثبت و سبک&zwnjهای مساله&zwnjگشایی مثبت با بیشتر شدن سازش&zwnj&zwnjیافتگی جسمانی و روانی با وقایع تنش&zwnjزای زندگی و سطوح بالاتری از عملکرد و رضایت از زندگی رابطه دارد و بالطبع کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران را تحت تأثیر قرار می&zwnjدهد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |