مقدمه و هدف: دیابت شایعترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی است. دیابت جریان منظم زندگی را مختل میکند و کیفیت زندگی افراد را در ابعاد مختلف تحت تاثیر قرار می دهد. برخی از مداخلات مبتنی بر درمان شناختی رفتاری برای بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی استفاده شده است. این مطالعه با هدف بررسی سیستماتیک و متاآنالیز اثربخشی درمان شناختی –رفتاری در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت در ایران انجام شد.
مواد و روش ها: پایگاههای داده خارجی (Google Scholar, PubMed, Scopus, Web of Science) و داخلی (Sid, Magiran) از ابتدا تا بهمن ماه سال ۱۴۰۱ جستجو شدند. مداخلات شناختی رفتاری با طرح پیشآزمون و پسآزمون و یک گروه کنترل مراقبت معمولی یا سایر مداخلات روانی اجتماعی مقایسه شد. اثر تفاوت میانگین استاندارد شده با استفاده از مدل اثرات تصادفی و با اطمینان ۹۵% محاسبه شد. خطر سوگیری بر اساس راهنمای کاکرین(Rob) ارزیابی شد. دادهها با استفاده از نرمافزار RewMan۵ تحلیل شدند.
یافته ها: در مجموع ۱۴ مطالعه شامل ۴۴۴ بیمار دیابتی در این مطالعه وارد شدند. در مرحله اول جستوجو ۵۰۴ مقاله یافت گردید. پس از بررسی عنوان مقالات، ۴۶۵ مقاله به علت غیر مرتبط و تکراری بودن کنار گذاشته شدند و ۳۹ مقاله باقی ماند. درنهایت با بررسی چکیده مقالات و در نظر گرفتن ملاکهای ورود، ۱۴ مطالعه برگزیده شد. در مقایسه با گروه کنترل، اختلاف میانگین استاندارد برای تأثیر CBT بر کیفیت زندگی در پس آزمون دارای اندازه اثر بالایی (SMD = ۱,۰۶, ۹۵% CI = [۰.۶۳, ۱.۴۸]) بود؛ اختلاف میانگین استاندارد برای تأثیر CBT بر کیفیت زندگی در مرحله پیگیری نیز برابر با (SMD = ۰.۶۶, ۹۵% CI = [۰.۳۴, ۰.۹۸]) بود. ناهمگنی بین نتایج مطالعات بالا بود (۷۶ درصد) .اکثر مطالعات دارای خطر سوگیری نامشخص بودند. در سوگیری انتشار فقط یک مطالعه نسبت به بقیه مطالعات خطای بالا و دقت کمتر داشت.
نتیجه گیری: این مطالعه نتایج امیدوارکنندهای را در مورد تأثیر مداخلات روانشناختی بر کیفیت زندگی بهویژه برای مداخلات مبتنی بر CBT نشان داد. غربالگری بیماران مبتلا به دیابت از نظر بیماریهای روانی و مراجعه به متخصص سلامت روان در چارچوب رویکرد چند رشته ای باید در اولویت قرار گیرد.