آزیتا امیرفخرایی، مرجان معصومیفرد، بهرنگ اسماعیلیشاد، زهرا دشتبزرگی، لیلا درویش باصری، دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت شایعترین بیماری مزمن متابولیک است و بیماران دیابتی یکی از گروههای اصلی در معرض خطر برای بیماری کرونا هستند. از عوامل مرتبط با اضطراب میتوان به نگرانی سلامتی، سرسختی روانشناختی و فراهیجان مثبت اشاره کرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیشبینی اضطراب کرونا بر اساس نگرانی سلامتی، سرسختی روانشناختی و فراهیجان مثبت در بیماران دیابتی انجام شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مبتلایان به بیماری دیابت شهر اهواز در سال ۱۳۹۹ بودند که از میان آنان ۵۰۰ نفر با روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند. دادهها با ابزارهای اضطراب کرونا، نگرانی سلامتی، سرسختی روانشناختی و فراهیجان مثبت جمعآوری و با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرمافزار SPSS-۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: یافتهها نشان داد که نگرانی سلامتی با اضطراب کرونا در بیماران دیابتی رابطه مثبت و معنیدار و سرسختی روانشناختی (۲۷۶/۰-=r) و فراهیجان مثبت (۳۱۱/۰-=r) با اضطراب کرونا آنان رابطه منفی و معنیدار داشت. همچنین متغیرهای نگرانی سلامتی، سرسختی روانشناختی و فراهیجان مثبت بهطورمعنیداری توانستند ۵/۲۶ درصد از تغییرات اضطراب کرونا در بیماران دیابتی را پیشبینی نمایند که سهم نگرانی سلامتی بیشتر از سایر متغیرها بود (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: با توجه به توانمندی نگرانی سلامتی، سرسختی روانشناختی و فراهیجان مثبت در پیشبینی اضطراب کرونا بیماران دیابتی، توصیه میگردد که برای کاهش اضطراب کرونا برنامههایی جهت کاهش نگرانی سلامتی و افزایش سرسختی روانشناختی و فراهیجان مثبت طراحی و از طریق کارگاههای آموزشی مجازی و الکترونیکی اجرا کرد.
شیما شیخ، سعید ملیحی الذاکرینی، فاطمه محمدی شیرمحله، فاطمه زم، احمد باصری، دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت یکی از بیماریهای متابولیک مزمن چند عاملی است که علاوه بر تاثیر بر وضعیت بالینی فرد هزینه های بسیاری رابه جوامع مختلف در کل دنیا و همچنین در ایران وارد می نماید.اینمطالعهباهدف بررسی اثر دوروش رفتار درمانی دیالکتیکی و روان درمانی فراشناختی بر افسردگی و قندخون ناشتای بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و کارآزمایی بالینی شاهدار از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود.نمونه مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس از میان بیماران مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت مشهد انجام شد که به سه گروه بیست نفره بصورت تصادفی دردوگروه آزمایشی و گروه کنترل قرارگرفتند.دادههایمربوطهپسازگردآوریبانرمافزار۲۱ SPSSبه روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر موردتجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده مشخص گردید اختلاف معنی داری بین میانگین گروههای مداخله و کنترل وجود داشت (۰/۰۵>p ). بعبارتی دو روش رفتار درمانی دیالکتیکی و روان درمانی فراشناختی باعث کاهش معنی دار افسردگی و قندخون ناشتای بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بنظر می رسد دو روش رفتار درمانی دیالکتیکی و روان درمانی فراشناختی می توانند به عنوان یک مداخله روان شناختی موثر برای کاهش افسردگی بیماران مورد استفاده قرار گیرند، که این امر نیازمند مطالعات بیشتر می باشد.