علی میری، سعیده فاتحی چنار، محمد سارانی، فهیمه خوشابی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت به ویژه دیابت نوع ۲ یکی از شایعترین اختلالات متابولیسمی بوده که هزینه های زیادی را به سیستم درمانی تحمیل کرده است. چای از نوشیدنی های رایج بوده که دارای خواص مختلفی می باشد. مطالعات نشان دادند، نوشیدن چای به ویژه چای سبز و ترش می تواند بر روی فاکتورهای متابولیک بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ موثر باشد. بنابراین، مطالعه حاضر درنظر دارد به مرور یافته ها در مورد تاثیر نوشیدن چای سبز و ترش بر روی فاکتورهای متابولیک بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ بپردازد.
مواد و روش ها: مطالعات مورد نظر با استفاده از کلیدواژه های دیابت، چای ترش و چای سبز و معادل انگلیسی آنها از پایگاههای اطلاعاتی Pubmed, SID, Magiran, Iran medex طی سال های ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۶ استخراج شدند.
یافته ها: در بیشتر مطالعات بررسی شده، عصاره چای سبز و ترش سبب بهبود سطح گلوکز خون، تری گلیسرید و کلسترول خون شد. همچنین، مصرف چای ترش و سبز توانست سبب افزایش سطح آدیپونکتین سرم شود و از این طریق سبب بهبود فاکتورهای خونی در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ شود.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافت های مطالعه حاضر، مصرف عصاره چای می تواند در پیشگیری و درمان دیابت نوع ۲ نقش ایفا نماید. در مورد دوز موثر چای سبز و ترش بر روی دیابت، مطالعات بیشتری مورد نیاز می باشد.
فهیمه خوشابی، راحیل لطیف، محمدرضا شادان، سمیه باقری،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت نوع ۲ یک مشکل بهداشتی و یک بیماری جدی میباشد. این نوع دیابت و مشکلات ناشی از آن جایگاه قابل توجهی نه فقط برای بیمار و خانوادهی وی بلکه در سیستم مراقبتهای بهداشتی نیز دارد که سبب مرگهای زودرس میشود. همچنین سبب یکسری از بیماریها از قبیل بیماریهای قلبی، سکته، بیماری کلیوی، کوری آسیبهای عصبی و قطع ساق و کف پا و سرانجام مرگ میگردد. تغییر رفتار و تطابق آن با سبک زندگی سالم کمک به پیشگیری و یا کاهش مشکلات ناشی از دیابت نوع ۲ میکند. از انجایی که اگاهی و نگرش و عملکرد بسیاری از این بیماران در ارتباط با سبک زندگی سالم ناکافی است لذا برآن شدیم تا مطالعهای با هدف تعیین سبک زندگی بیماران دیابتیک نوع ۲ شهر زابل انجام دهیم.
مواد روشها: در یک مطالعهی توصیفی- تحلیلی مقطعی تعداد ۳۲۰ نفر از بیماران دیابتی نوع ۲ مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی و کلینیک دیابت شهر زابل با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. اطلاعات مورد نظر با پرسشنامهای که شامل دو بخش بود جمعآوری گردید و دادهها توسط نرم افزار SPSS با آزمون های t مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون توکی آنالیز شد.
یافتهها: از بین ۳۲۰ شرکت کننده ۱/۲۸درصد آقا و ۹/۷۱ درصد خانم بودند. میانگین سن، شاخص توده بدنی بهترتیب ۱۹/۱۰± ۸۷/۵۳ سال و kg/m۲۴۹/۴ ±۶۱/۲۶ بود. بین جنسیت، سابقه بیماری با سبک زندگی ارتباط آماری معناداری وجود نداشت (p > ۰/۰۵) اما بین گروههای سنی، شغل، شاخص توده بدنی، میزان تحصیلات و میزان درآمد با سبک زندگی رابطه معناداری مشاهده شد(p <۰/۰۵). در طبقهبندی میزان سبک زندگی در افراد مورد مطالعه ۵/۲ درصد دارای سبک زندگی خوب، ۱/۶۸ درصد دارای سبک زندگی متوسط و ۴/۲۹ درصد دارای سبک زندگی ضعیفی بودند.
بحث و نتیجهگیری: برای پیشگیری از دیابت نوع ۲ و یا افرادی که در معرض ابتلا هستند مداخله در سبک زندگی بهعلت آسانی و کم هزینه بودن مناسب میباشد. لذا انجام تمرینات ورزشی و فعالیت فیزیکی همراه با تغییر در عادات غذایی بهعنوان بخشی از درمان و یا پیشگیری از ایجاد دیابت پیشنهاد میگردد.
زهرا زنگنه نژاد، میثم احمدی نسب، محبوبه سترکی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و هدف: سرخهولیک گیاهی غنی از فلاونوئیدها با خوصیات آنتیاکسیدانی و نوروپروتکتیو است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره سرخهولیک بر اضطراب، افسردگی و درد در موشهای دیابتی بود.
مواد و روشها: جهت القاء دیابت تک دوز استرپتوزوتوسین (۶۰ میلیگرم بر کیلوگرم ) بصورت داخل صفاقی تزریق شد و پس از مشاهده علایم دیابت ۷۲ ساعت بعد از تزریق (کاهش وزن، افزایش قند خون به میزان بیش از ۲۵۰ میلیگرم بر دسیلیتر و پرنوشی) تیمار توسط عصاره و دارو به مدت ۳ هفته انجام شد. موشها در ۶ گروه شامل کنترل سالم (دریافت نرمال سالین)، کنترل دیابتی (استرپتوزوتوسین)، مداخله (سرخه ولیک در دوزهای ۱۰۰، ۲۰۰ و ۴۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم) و کنترل مثبت (کاپیتریول) قرار گرفتند. پس از ۳هفته تستهای رفتاری انجام شد.
یافتهها: تزریق سرخه ولیک به موشهای دیابتی سبب کاهش جزئی و غیرمعنیدار دفعات ورود و مدت زمان سپری شده در بازوهای باز دستگاه ماز بعلاوهای مرتفع شد. القاء دیابت سبب کاهش معنیدار قدرت حفظ تعادل و مقاومت حرکتی در آزمون روتارود شد (۰۵/۰p<) و سرخه ولیک سبب بهبود جزئی و غیرمعنیدار آن گردید. دفعات در مرکز بودن در آزمون صفحه باز در موشهای دیابتی دریافت کننده سرخه ولیک بیشتر از موشهای دیابتی بود، هرچند تفاوت آنها معنیدار نبود. زمان پاسخ به درد در موشهای دیابتی کاهش داشت و عصاره سرخه ولیک سبب افزایش جزئی و غیرمعنیدار آن گردید.
نتیجهگیری: عصاره سرخه ولیک تا حدودی اضطراب، افسردگی، در و عدم تعادل را در موشهای دیابتی شده بهبود بخشید به نظر میرسد که در صورت استفاده از دوزهای بالاتر عصاره کارایی آن بهبود یابد.
علی میری، فرهاد نادریان فر،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و هدف: مطالعات زیادی در زمینه تاثیر مصرف روغن زیتون بر روی فاکتورهای متابولیک مرتبط با دیابت صورت گرفته است، اما یافته ها در این زمینه متناقض می باشد. از این رو، مطالعه حاضر در نظر دارد به مرور یافته ها در زمینه تاثیر مصرف روغن زیتون بر روی علائم و فاکتورهای متابولیک دیابت با استفاده از مطالعات کارآزمایی بالینی بپردازد.
مواد و روش ها: مطالعات مربوطه از مقاله های منتشر شده بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷، در سایت های PubMed، Google scholar، SID، Irandoc، MEDLINE، EMBACE و با استفاده از کلید واژه های روغن زیتون، دیابت و کارآزمایی بالینی و پروفایل لیپیدی استخراج گردید. در کل، ۱۱ مورد در این مطالعه مروری مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: بر اساس یافته های این مطالعه مروری، مصرف روغن زیتون علاوه بر بهبود پاسخ گلایسمی و تنظیم کلی قند خون، همچنین سبب بهبود پروفایل لیپیدی در بیماران مبتلا به دیابت می شود. همچنین، مصرف روغن زیتون می تواند سبب کاهش وزن و نمایه توده بدنی، افزایش سطح هورمون پپتید-۱ شبه گلوکاگون (GLP-۱) و کاهش میزان چربی کبد در بیماران دیابتی شود. به علاوه، در مطالعات محدودی نشان داده شد، استعمال پوستی روغن زیتون سبب بهبود زخم پای دیابتی در بیماران مبتلا به دیابت می شود.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که مصرف روغن زیتون در بیماران دیابتی می تواند سبب بهبود قند خون، پروفایل لیپیدی و شاخص های آنتروپومتریک شود. مطالعات بیشتری برای تایید این نتایج مورد نیاز می باشد.
سمیه باقری، خدیجه رضایی کیخایی، محمدرضا شادان، فهیمه مقدم، فهیمه خوشابی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت نوع ۲ به همراه عوارض متعدد خود به عنوان یک مشکل عمدهی بهداشتی به شمار میآید. تغییرات در رفتار و رژیم غذایی بیماران میتواند سبب پیشگیری و یا به تأخیر انداختن عوارض آن شود. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نظریه رفتار برنامهریزی شده در تبیین رفتار غذایی سالم در بین بیماران دیابتیک نوع ۲ بود.
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت مقطعی در کلینیک دیابت شهر زابل انجام گرفت. ۳۰۰ بیمار دیابتیک نوع ۲ و بدون عوارض بطور تصادفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامهی براساس نظریهی رفتار برنامهریزی شده متغیرهایی از قبیل نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری، قصد رعایت رژیم غذایی سالم سبک تغذیهای افراد را مورد ارزیابی قرار داد. دادهها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ و از طریق تحلیل عاملی آنالیز شدند.
یافتهها: نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که نظریه رفتار برنامهریزی شده از برازش کافی با دادهها برخوردار بوده است. سازههای کنترل رفتاری درک شده، هنجارهای ذهنی و نگرش دارای ارتباط معناداری با قصد رعایت رژیم غذایی سالم بودند.
بحث و نتیجهگیری: نظریهی رفتار برنامهریزی شده برای بیان قصد و پیرو آن رفتار رعایت رژیم غذایی سالم میتواند سبب ترغیب بیماران به رعایت رژیم غذایی سالم گردد.
مهلا تجری، گلبهار آخوندزاده، حمید حجتی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: آموزش به بیمار، نقش مهمی در کنترل دیابت دارد. آموزش از طریق سیستم پیامک و تلگرام به علت از بین بردن محدودیت زمانی، مکانی و برقراری یک رابطه مراقبتی موثر با مددجو، موثر است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش سیستم یادآور پیامکی و تلگرام بر تبعیت از رژیم غذایی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع ۱ انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت تجربی از نوع قبل و بعد، بر روی ۶۸ نفر از نوجوانان ۱۶-۱۲ ساله مبتلا به دیابت نوع ۱ شهر گرگان در سال ۱۳۹۷ انجام شد. نمونهگیری به صورت تصادفیساده در سه گروه پیامکی (۲۳ نفر)، تلگرامی (۲۲ نفر) و گروه کنترل (۲۳ نفر) انجام شد. گروه پیامکی و تلگرامی برنامه آموزشی مبتنی بر تبعیت از رژیم غذایی را طی مدت ۱۲ هفته (هر هفته ۳ پیام) دریافت نمودند. دادهها با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک و مقیاس رژیم غذایی مدیترانهای جمعآوری و در نرمافزار SPSS V,۲۱ وارد، سپس با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی تجزیه تحلیل شد.
یافته ها: میانگین تبعیت از رژیم غذایی در گروه تلگرام (۰/۰۰۱=P) نسبت به گروه پیامکی (۰/۰۰۴=P) بعد مداخله نسبت به قبل مداخله افزایش بیشتری نشان داد و در گروه کنترل (۰/۰۸=P) بعد مداخله نسبت به قبل مداخله تقریبا در یک سطح بود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافتهها، سرویس پیامک و تلگرام میتواند به عنوان یک روش جدید و موثر در شکلدهی به رفتارهای تغذیهای استفاده گردد. لذا از یافتههای این پژوهش میتوان جهت آموزش به بیماران دیابتی در کلینیکها و مراکز درمانی استفاده کرد.
فهیمه خوشابی، فاطمه جلالیان مقدم، خانم سمیه باقری،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: الگوی مناسب رژیم غذایی نقش مهمی در کنترل و درمان دیابت دارد. امروزه، مطالعات نشان میدهد که غذاهای خاص مانند میوه، سبزیجات و کیفیت کربوهیدراتهای دریافتی از قبیل فیبر بالا، شاخص گلیسمی کم و مصرف دانه کامل غلات، با کاهش خطر دیابت نوع ۲ همراه هستند. هدف از پژوهش حاضر تعیین الگوهای غذایی در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ و ارتباط ان با شاخص توده بدن بود.
مواد و روش ها: مطالعه مقطعی روی ۳۸۴ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام شد. شرکتکنندگان از بین افراد مراجعه کننده به دیابت کلینیک شهر زابل به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه که شامل اطلاعات دموگرافیک و آنتروپومتریک بود جمعآوری شد. برای جمعآوری مواد غذایی مورد استفاده شرکتکنندگان از پرسشنامه نیمه کمی FFQ استفاده شد. یافتهها توسط نرم افزار SPSS ورژن ۱۹ آنالیز شدند.
یافته ها: سه الگوی اصلی رژیم غذایی شامل الگوی غذایی سالم، سنتی و پرپروتئین شناسایی شد. الگوی غذایی سالم با مقادیر کمتری از وزن و BMIهمراه است ( p<۰,۰۵). ارتباط آماری بین الگوی رژیم غذایی سنتی و پروتئین با شاخصهای آنتروپومتریک یافت نشد (p>۰.۰۵).
نتیجه گیری: الگوی رژیم غذایی همراه با خطر افزایش وزن و BMI است. از سویی اصلاح الگوی رژیم غذایی و پیروی از یک الگوی غذایی سالم، بر شاخصهای آنتروپومتریک تأثیر دارد و میتواند برای کنترل دبابت نوع ۲ بکار رود.
منصور کرجی بانی، حسین ذبیحی، فرزانه منتظری فر، علیرضا داشی پور،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و هدف: مطالعات متعددی بطور متفاوت تغییرات سرمی ویتامین B۱۲واسید فولیک در بیماران مصرف کننده متفورمین را ارایه نموده است. این مطالعه بر اساس مقایسه ی سطح سرمی ویتامین B۱۲ و اسید فولیک در بیماران دیابتی نوع II مصرف کننده متفورمین و افراد سالم طراحی شده است.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مقطعی و مشاهده ای، ، ۴۰ بیمار دیابتی نوع۲ و ۴۰ فرد سالم بر اساس معیارهای ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. پس از ثبت مشخصات فردی و اخذ خون در حالت ناشتا مقادیر گلوکز خون ، تری گلیسیرید، کسترول، HDL-C، LDL-C، با استفاده از کیت های تجاری به روش اسپکتروفتومتریک و همچنین مقادیر اسید فولیک وویتامین B۱۲به روش الیزا تعیین شد.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین اسید فولیک در دو گروه بیمار و سالم به ترتیب (ng/ml) ۳/۴۰±۱/۶۹ و (ng/ml) ۹/۱۰±۴/۷۸ و ویتامین B۱۲( pg/ml) ۱۷۶/۰۵±۳۴/۵۶و ( pg/ml) ۲۲۷/۲۰±۵۶/۸۴ بوده است(P=۰/۰۰۰۱). مقادیرمیانگین قند خون ناشتا و لیپید پروفایل بجز کلسترول بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد (P=۰/۰۰۰۱). براساس خطر زا بودن مقادیر شاخصهای بیوشیمیایی در مقایسه با استاندارد در گروه بیمار این افزیش بمراتب بیشتر از گروه سالم بوده است.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه کاهش مقادیر ویتامینهای B۱۲ و اسید فولیک را در بیماران دیاتیک نشان داده و همچنین تغییرات معنی داری درمقادیر شاخص های بیوشیمیایی مورد مطالعه دربیماران دیابتی در مقایسه با گروه سالم مشاهده شد. این روند میتواند از نظر بروز عوارض و پیشرفت بیماری خطرزا باشد. لذا تجویز مکمل های ویتامینی فوق در بیماران مورد مطالعه را توصیه می نماید.
هادی میرزایی، ایرج شهرامیان، خدیجه رضایی کیخایی، علی خسروی، علی منصوری،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت نوعی اختلال مزمن در متابولیسم بدن و مشخصه آن افزایش قند خون است. یکی از ﭼﺎﻟﺶﻫﺎیﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎران دیﺎﺑﺘﯽ امروزه با آن مواجه هستند ابتلا به کرونا ویروس است که اضطراب مرگ را در این بیماران به طور چشمگیری افزایش داده است. ﻟﺬا ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺗﺄﺛﯿﺮ آموزش بر اساس مدل بزنف بر کاهش اضطراب مرگ ﺑﯿﻤﺎران دیﺎﺑﺘﯽ مبتلا به کرونا ویروس انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش تجربی با گروه کنترل بود. نمونه های پژوهش شامل ۷۰ نفر بیمار دیابتی مبتلا به کرونا ویروس بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه اضطراب مرگ بود. قبل از انجام مداخله پرسشنامه های مذکور توسط نمونه های مورد پژوهش،تکمیل گردید. سپس نمونهها به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. سپس برای گروه مداخله ۸ جلسه آموزشی هر هفته یک جلسه برگزار شد. در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره اضطراب مرگ در گروه کنترل، قبل از مداخله، ۴۸/۰± ۱۸/۹ و پس از مداخله۲۱/۰±۴۱/۱۰ محاسبه شد. مقایسه این دو نمره اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد (۱۱/۰ P= ). همچنین میانگین نمره اضطراب مرگ در گروه مداخله، قبل از مداخله، ۷۴/۰±۲۱/۱۰ و بعد از مداخله ۳۹/۰±۸۱/۵ بود. مقایسه این دو نمره در قبل و پس از مداخله اختلاف آماری معنی داری را در این گروه نشان داد (۰۰۰۱/۰P<).
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای مطالعه حاضر میتوان نتیجه گرفت الگوی آموزشی بزنف می تواند در کاهش اضطراب مرگ مؤثر باشد. از این رو توصیه میشود برنامههای آموزشی منظم با این روش برای بیماران دیابتی و سایر بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن تدوین و در نظام سلامت اجرا گردد.
فاطمه میرزایی، عبدالغنی عبدالهی محمد،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
پریناز روزبه، زهرا پورموحد، علیرضا اکبرپور، محمدحسین زنده دل،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: امروزه، بیماری دیابت یکی از مهم ترین معضلات بهداشتی درتمام کشورها است که می تواند تقریبا تمام گروه های سنی را تحت تاثیرقراردهد. رفتارهای تغذیه ای و رضایت از زندگی در مراقبت و درمان بیماری دیابت تاثیر دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین رفتار های تغذیه ای و میزان رضایت از زندگی بیماران دیابتیک نوع دو بود.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی مقطعی روی ۲۸۰ بیمار مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. نمونه ها به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از یک وزنه ی استاندارد، یک متر اندازه گیری، پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه رضایت از زندگی SWLS و چک لیست سنجش رفتارهای تغذیه ای جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و سطح خطای ۰/۰۵ با استفاده از آزمون های تی نمونه های مستقل، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین رفتارهای تغذیه ای ۷/۵۷±۵۵/۹۱ و میانگین رضایت از زندگی۵/۳۱±۲۲/۰۳ بود. بین رضایت از زندگی و رفتارهای تغذیه ای رابطه ی مستقیم و معنی دار وجود داشت. رفتارهای تغذیه ای با سن بیماران رابطه ی معکوس و معنی دار و با مدت زمان ابتلا به دیابت رابطه ی معکوس و معنی دار داشت. میانگین رفتارهای تغذیه ای در مردان، افراد کارمند و تحصیل کرده با درآمد کافی، بیشتر بود.
نتیجه گیری: بین رفتار های تغذیه ای و میزان رضایت از زندگی در بیماران دیابتی مورد مطالعه ارتباط مثبت و مستقیم مشاهده شد. پیشنهاد می گردد در تحقیقات آتی عوامل موثر بر رفتارهای تغذیه ای و رضایت از زندگی در بیماران مبتلا به دیابت به ویژه در زنان مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان مداخلات آموزشی موثر را برای اصلاح رفتارهای تغذیه ای و بهبود رضایت از زندگی در این بیماران برنامه ریزی نمود.