۱۳ نتیجه برای شهرکی
الهه اسدی بیدمشکی، عزیز شهرکی واحد، فرشته نارویی، مهین بدخش، زهره السادات هاشمی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( پاييز ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه و هدف:
دیابت شایعترین بیماری غیرواگیر در کشور است که در حال حاضر ۳ تا ۵ درصد یعنی معادل ۲ تا ۵/۳ میلیون نفر از جمعیت کل کشور را مبتلا کرده است. طبق اعلام سازمانهای ذیربط جهانی در هر ۱۰ ثانیه، دو نفر به دیابت مبتلا میشوند و یک نفر نیز از این بیماری فوت میکند. این بیماری با توجه به عوارض مزمنی که ایجاد میکند بار مالی زیادی برای سیستم بهداشت و درمان دارد. پرستاران نقش مهمی در انجام دستورات دارویی دارند و عدم آگاهی آنان از روشهای انسولین درمانی موجب صدمه به بیمار خواهد شد. لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان آگاهی پرستاران از انسولین درمانی انجام میشود.
مواد و روش ها:
این مطالعه یک مطالعه نیمه تجربی بود که در آن جامعه مورد مطالعه بصورت مبتنی بر هدف انتخاب و با مراجعه به بیمارستان امیرالمومنین علی(ع) و بیمارستان امام خمینی (ره) داده ها جمع آوری گردید. ابزار گردآوری پرسشنامه شامل بخش اول خصوصیات فردی بخش دوم پرسشنامه در باره انسولین درمانی بود و یک پمفلت آموزشی در اختیار آنان قرار گرفت و ۲ ماه بعد مجدد پرسشنامه به آنان داده شد. سپس اطلاعات جمع آوری شد ودر نهایت آنالیز دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش (۴۷%) در سنین ۳۰-۲۶ سال بودند. ۶۶% واحدهای مورد پژوهش زن بودند. نتایج حاکی از آن بود که نمره آگاهی افراد مورد بررسی بعد از آموزش بطور معنی داری بیشتر از قبل می باشد . (P=۰,۰۰۰۱)
بحث و نتیجه گیری: پرستار به عنوان یکی از ارکان کادر درمانی، بیشترین مراقبت و تماس را با بیمار داشته و مسئول مستقیم تزریق انسولین می باشد. لذا باید این دارو را کاملا" شناخته و از نحوه نگهداری، تزریق و دیگر نکات لازم آگاهی داشته باشد. لذا گذراندن دوره آموزش در بدو شروع به کار به خصوص در بخشهایی که بیماران دیابتی بستری میباشند، احساس میشود
عزیز شهرکی واحد، مهدی حقیقی، فرشته نارویی، سودابه حامدی شهرکی، مریم حیدری،
دوره ۱، شماره ۱ - ( پاييز ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه و هدف:
دیابت شایعترین بیماری مزمن در سراسر جهان است. طبیعت این بیماری و عوارض ناشی از آن باعث تحمیل بار سنگین اقتصادی و کاهش کیفیت زندگی بیمار و خانواده وی میگردد لذا هدف این مطالعه بررسی نیازهای آموزشی بیماران دیابتی بستری می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود که در آن جامعه مورد مطالعه بصورت مبتنی بر هدف انتخاب و با مراجعه به بیمارستان امیرالمومنین علی (ع) نمونه ها جمع آوری گردید. ابزار گردآوری پرسشنامه شامل بخش اول خصوصیات فردی، بخش دوم سوابق بیماری و بخش سوم در رابطه با رژیم غذایی(۱۶سئوال)، حیطه کنترل و درمان(۱۳سئوال) و حیطه پیشگیری ۱۳ سوال می باشد. اطلاعات بوسیله پرسشنامه جمع آوری شد و در نهایت آنالیز داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد اکثریت واحدهای مورد پژوهش(۶۸%) به دیابت نوع دو مبتلا بودند. (۴۸%)در رنج سنی۶۰-۵۱ سال قرار داشتند. (۳۸%) مدت ابتلا به بیماری دیابت بین ۵-۱ سال را ذکر نمودند. اکثریت واحدهای مورد پژوهش(۷۴/۵ %) در حیطه کنترل و درمان، ۷۱ درصد در سطح پیشگیری، ۴۹ درصد در حیطه رژیم غذایی از آگاهی لازم برخوردار نبودند.
بحث و نتیجه گیری: توصیه فدراسیون بین المللی دیابت آن است که هر بیمار دیابتی حداقل هر دو سال به ۱۵ ساعت کلاس آموزشی نیاز دارد. اثرات ارزنده و مفید آموزش به بیمار بارها در تحقیقات مختلف تأیید شده است. لذا لازمست در تمامی بیمارستانها پرستاران آموزش دیده، آموزش های لازم به بیماران دیابتی جهت مراقبت از خود داده شود.
مریم حیدری، عزیز شهرکی واحد، محمد عنبری،
دوره ۱، شماره ۲ - ( زمستان ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت یکی
از بیماریهای با ماهیت مزمن و با شیوع نسبتًا بالا میباشد. توجه به مشکلات
روانپزشکی به خصوص افسردگی در مبتلایان به دیابت باعث بهبود کنترل گلوکز و افزایش
کیفیت زندگی آنها میشود. باتوجه به اینکه افسردگی دربیماریها نادیده گرفته
میشود؛ هدف اصلی در این مطالعه ارزیابی میزان افسردگی دربیماران دیابتیک و به
کارگیری روش ساده جهت تشخیص افسردگی و یادآوری ضرورت توجه بیشتر به این بیماری و
درمان به موقع آن است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که در آن
جامعه مورد مطالعه به صورت مبتنی بر هدف انتخاب و با مراجعه به کلینیک دیابت نمونههای
آن جمعآوری گردید. ابزار سنجش یک پرسشنامه شامل سوالات دموگرافیک و تست افسردگی بک (۲۱سؤالی) است که بر اساس
آن نمره ۹-۰ طبیعی، ۱۸-۱۰ افسردگی خفیف، ۲۹-۱۹ افسردگی متوسط، ۶۳-۳۰ افسردگی شدید
در نظر گرفته شد. پس از جمعآوری اطلاعات حاصله به کدهای دیجیتالی تبدیل شد و
وارد نرمافزار کامپیوتریSPSS گردید و مورد تجزیه و تحیل از لحاظ آمار توصیفی، آزمون های t، رگرسیون، ضریب همبستگی پیرسون و غیره قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان میدهد
که اکثریت واحدهای مورد پژوهش (۵۲%) زن و
مبتلا به دیابت نوع دو بودند. نتایج حاکی از آن بود که اکثریت مردان واحدهای مورد
پژوهش (۲۳%) افسردگی خفیف و در اکثریت زنان (۱۸%) افسردگی متوسط داشتهاند. همچنین
اکثریت واحدهای مورد پژوهش (۳۸%) افسردگی خفیف و (۳۰% ) افسردگی متوسط داشتهاند.
بحث و نتیجه گیری: دراین پژوهش
نتایج حاصله نشان دهنده میزان قابل توجه علائم افسردگی دربیماران دیابتیک (نوع یک
و دو) بود که توسط تست بک مورد ارزیابی قرارگرفتند. با توجه به قابل درمان بودن افسردگی و اثرات مفید درمان
آن توجه به سلامت درمان بیماران دیابتیک، غربالگری و تشخیص به موقع افسردگی در آنها
مهم و سودمند است.
عزیز شهرکی واحد، الهه اسدی بیدمشکی، حمیده شهرکی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه و هدف: ارزیابی نیازهای آموزشی، میزان آگاهی، آموزش خودمراقبتی، گرایش مثبت، تداوم و عملکرد مناسب در کنترل بیماریهای مزمن از جمله دیابت مؤثر است. لذا برآن شدیم که مطالعهای تحت عنوان تعیین میزان خودمراقبتی با نیازهای آموزشی بیماران دیابتی بستری در بیمارستان امیرالمؤمنین علی (ع) شهرستان زابل را انجام دهیم.
مواد و روشها: این مطالعه یک مطالعه نیمه تجربی بود که در آن جامعه مورد مطالعه بصورت مبتنی بر هدف انتخاب و با مراجعه به بیمارستان امیرالمؤمنین علی (ع) نمونه ها راجمع آوری گردید. ابزار گردآوری پرسشنامه شامل بخش اول خصوصیات فردی، بخش دوم سوابق بیماری و بخش سوم در رابطه با رژیم غذایی(۱۶ سؤال)، حیطه کنترل و درمان(۱۳سؤال) و حیطه پیشگیری ۱۳ سؤال بود. اطلاعات بوسیله پرسشنامه جمع آوری شد و در نهایت آنالیز داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش(۷۲%) به دیابت نوع دو مبتلا بودند. اکثریت واحدهای مورد پژوهش(۸۰ %) در حیطه کنترل و درمان، (۷۵%) در سطح پیشگیری، (۶۰%) در حیطه رژیم غذایی از آگاهی لازم برخوردار نبودند. اکثریت واحدهای پژوهش(۸۲ % ) قبل از تعیین نیازهای آموزشی وضعیت خودمراقبتی خود را ضعیف اعلام نمودند پس از گذشت ۶ماه وضعیت خودمراقبتی خود را اکثریت(۹۱ % ) واحدهای پژوهش خوب اظهار کردند. یافته ها نشان داد که بین میزان خودمراقبتی با نیازهای آموزشی ارتباط معنادار وجود داشت( p<۰/۰۵ ). همچنین بین میزان تحصیلات و خودمراقبتی نیز ارتباط معنادار مشاهده شد( p=۰/۰۱۵ ).
بحث و نتیجهگیری: ارزیابی نیازهای آموزشی و آموزش خودمراقبتی به بیماران دیابتی همواره یک استراتژی کلیدی و ارزشمند در زمینه کنترل موفق دیابت است. اثرات ارزنده و مفید آموزش به بیمار بارها در تحقیقات مختلف تأیید شده است. لذا لازم است در تمامی بیمارستان ها پرستاران آموزش دیده، آموزش های لازم به بیماران دیابتی جهت مراقبت از خود داده شود.
علی منصوری، *حسین شهدادی، فرهاد عارفی، عزیز شهرکی واحد،
دوره ۴، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت یکی ازعوامل تنشزا و استرسزای عمده و واقعی در زندگی است و عدم کنترل آن منجر رفتارهای نامناسب اجتماعی از جمله پرخاشگری میشود. برخورداری از سلامت روان و کاهش استرس در بیماران می تواند فرد را در برقراری ارتباط سالمتر در جامعه و در نتیجه دریافت هرچه بهتر خدمات بهداشتی و درمانی یاری کند، لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین استرس ادراک شده و پرخاشگری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبسستگی بود. ۱۵۰ نفر از مراجعین به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس استرس ادراک شده (PSQ) و پرسشنامه پرخاشگری Buss & perry مورد سنجش قرار گرفتند. برای تجزیه تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از روش ﻫﺎی آﻣﺎر اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﻲ شامل ﺿﺮﻳﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﭘﻴﺮﺳﻮن و آزﻣﻮن ﺗﻲ به وسیله نرم افزار spss استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد بین استرس ادراک شده با پرخاشگری بیماران دیابتی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد (۶۶/۰ r = ، ۰۰۱/۰P = )، بدین صورت که هرچه نمره استرس ادراک شده بالا میرود، نمره پرخاشگری افزایش می یابد.
بحث و نتیجه گیری: بنابراین با توجه به رابطه مثبت بین استرس ادراک شده و پرخاشگری، اجرای برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت شناسایی عوامل استرس زا و تقویت مهارتهای مقابله با استرس، میتواند برای پیشگیری و کنترل پرخاشگری بیماران و نهایتاً دریافت هرچه بهتر خدمات درمانی، به عنوان یک هدف در نظر گرفته شود.
زهرا شهرکی، مریم نخعی مقدم،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت دوران بارداری در بیش از ۸ درصد کل بارداری ها اتفاق می افتد و با افزایش پیامدهای نامطلوب بارداری مانند ماکروزمی، دیستوشی شانه، سزارین و مرگ و میر حین زایمان مرتبط می باشد. به همین دلیل این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی میزان هموگلوبین سه ماه هی اول بارداری با بروز دیابت حاملگی در مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی ـ درمانی شهر زابل در سال ۱۳۹۶انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه مورد شاهدی بر روی زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر زابل انجام شد. نمونه گیری به روش در دسترس انجام گرفت. زنان باردار ۱۸ تا ۴۰ ساله و تک قلو با سن حاملگی کم تر از ۱۲ هفته بر اساس اولین روز آخرین قاعدگی منظم وارد مطالعه شدند که فاقد بیماری های فشار خون، قلبی، کلیوی، دیابت، هموگلوبینوپاتی ارثی مانند تالاسمی و کم خونی سلول های داسی شکل بودند. از ۸۰ نمونـه، ۴۰ نفـر مبـتلا و ۴۰ نفـر
غیر مبتلا به دیابت حاملگی بودند . جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS۲۲ و آزمونهای کای اسکوی و t-test استفاده شد.
یافته ها: میانگین سن شرکت کنندگان۱۰/۸±۲۹/۲۸ سال و میانگین BMI آن ها ۳۴/۷± ۵۹/۴۴ بود.میزان هموگلوبین در گروه مبتلا به دیابت (۱۳/۴۲±۱/۴) بیشتر از گروه غیر مبتلا به دیابت (۱۲/۱±۰/۶۸) بود که این اختلاف از لحاظ اماری معنی دار بود. (p<۰/۰۰۱).
بحث و نتیجه گیری: افزایش آهن می تواند بر ساخت و ترشح انسولین و افزایش اکسیداسیون لیپیدها اثر گذاشته در نتیجه باعث کاهش برداشت و مصرف گلوکز در عضلات و افزایش ساخت گلوکز در کبد شود و این امر با ایجاد مقاومت به انسولین فرد را مستعد ابتلا به دیابت بارداری می نماید. با توجه به مطالعه حاضر هموگلوبین بالای مـادری می تواند یـک عامـل خطر مستقل برای دیابت در نظر گرفته شود.
محمد محمدی، عزیز شهرکی واحد، رضا نیکبخت، احمدرضا فیروزکوهی، علی خسروی بنجار،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه : ﺑﯿﻤﺎری دیابت، شایعترین ﺑﯿﻤﺎری ﻣﺘﺎﺑﻮﻟﯿﮏ و ﭼﻬﺎرﻣﯿﻦ ﻋﻠﺖ ﻣﺮگ و ﻣﯿﺮ در ﺟﻮاﻣﻊ ﻏﺮﺑﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.خوش بینی باعث بهبود عملکرد فیزیکی و روانی ، کاهش استرس ، انگیزه بالا برای پیشرفت ، فعال شدن دستگاه ایمنی و کاهش عفونت ها می شود. معنای زندگی نیز موجب سلامت روان ، امید و کاهش اختلال های روانی می شود. لذا این مطالعه با هدف بررسی رابطه خوش بینی و معنای زندگی در بیماران دیابتی انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصبفی- همبستگی می باشد .جامعه پژوهش از میان بیماران دیابتی مراجعه کننده به بخش داخلی بیمارستان امیرالمومنین علی (ع) به روش مبتنی بر هدف انتخاب که پس از ابراز تمایل و تکمیل فرم رضایت نامه، سه پرسشنامه شامل مشخصات جمعیت شناختی ، پرسشنامه معنای زندگی و پرسشنامه جهت گیری زندگی به شرکت کنندگان تحویل داده شد و پس از ارائه توضیحات و تکمیل پرسشنامه ها توسط بیماران داده های حاصل از آنها وارد نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، فراوانی و درصد) و آمار تحلیلی (تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون )انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره ی خوش بینی ۱۹,۴۶ و میانگین آن در معنای زندگی ۲۹.۷۸ به دست آمد که نشان دهنده این است که خوش بینی و معنای زندگی در بین بیماران دیابتی در سطح مطلوب بوده است. بر اساس آزمون آماری همبستگی پیرسون بین خوش بینی و معنای زندگی در بیماران دیابتی رابطه معناداری وجود دارد (۰.۰۰۱)، بطوری که می توان گفت هرچه میزان خوش بینی بیشتر باشد معنای زندگی نیز بیشتر می شود . بین هیچکدام از اطلاعات دموگرافیک با خوش بینی و معنای زندگی ارتباطی وجود نداشت.
نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد افزایش خوش بینی بر میزان معنای زندگی بیماران دیابتی موثر می باشد. معنای زندگی از سوی دیگر به سازگاری با بیماری و مشکلات زندگی از طریق خوش بینی تاثیرگذار است و به تغییر کیفیت و رضایت از زندگی افراد منجر می شود. لذا بهتر است که مراقبین سلامت ، پرستاران و پزشکان به این موارد توجه خاص داشته باشند.
فرهاد نادریان فر، الهام شهرکی مقدم، محمد امین حیدری، مریم سلیمانی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت یک بیماری متابولیک بوده که با اختلال در متابولیسم کربوهیدرات ها، چربی ها و پروتئین ها مشخص می شود و شایع ترین نوع آن دیابت نوع ۲ می باشد. یکی از مهمترین عوامل کنترل دیابت، وضعیت خود مراقبتی افراد می باشد و اولین گام برای کنترل هر چه بهتر بیماری دیابت بهبود رفتار های خود مراقبتی می باشد لذا آموزش رفتار های خودمراقبتی برای افزایش دانش و مهارت این بیماران امری ضروری به نظر می رسد. یکی از روش های آموزشی برای افزایش خودمراقبتی استفاده از فیلم های آموزشی است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر فیلم بر خودمراقبتی بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که بر روی ۶۰ نفر از بیماران دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهرستان زابل انجام شد. در این مطالعه برای نمونه گیری از روش احتمالی سیستماتیک استفاده شد و جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و خودمراقبتی در بیماران دیابتی استفاده گردید. محتوای آموزشی طی چهار جلسه به افراد گروه مداخله ارائه شد ضمن اینکه گروه کنترل تنها مراقبت های روتین را دریافت نموده و هیچ آموزشی به آن ارائه نمی شد. داده های پژوهش با استفاده ازspss-۲۴ و آزمون های آماری تی زوجی و مستقل، ویلکاکسون و خی دو در سطح معنی داری p<۰/۰۵ تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: بررسی نتایج با استفاده از آزمون تی مستقل نشان داد که نمرات پیش آزمون در گروه مداخله و کنترل به ترتیب(۷/۲۹) ۵۴/۸ و (۱۲/۱۷)۵۵/۹۶ بود که از نظر آماری تفاوت معناداری نداشت. پس از انجام مداخلات و ارائه آموزش مبتنی بر فیلم نمرات پس آزمون سنجیده شد و میزان آن در دو گروه مداخله و کنترل به ترتیب(۱۱/۷۷) ۶۷/۸۶ و(۱۳/۴۰) ۵۷/۷۶ گزارش گردید که به لحاظ آماری نشان دهنده یک تفاوت معنا دار بود (P<۰/۰۵).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اجرای روش های آموزشی مبتنی بر فیلم می تواند رفتار های خودمراقبتی بیماران را بهبود بخشد. لذا به کارگیری این روش توسط مراقبین بهداشتی جهت ارتقا خودمراقبتی بیماران دیابتی می تواند موثر باشد.
محبوبه شیخ، پویا استادرحیمی، الهام شهرکی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه و هدف: بیماری های عروق کرونر از علل اصلی مرگ و میر در دنیا می باشند، عوامل مختلفی در بروز و مرگ و میر ناشی از آنها موثرند. دیابت یکی از فاکتورهای خطر بروز سندرم کرونری حاد می باشد. این مطالعه با هدف بررسی میزان قند خون بالا در بدو بستری با مرگ و میر داخل بیمارستانی بیماران با سندروم حاد کرونری انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی_ توصیفی در۲۴۶ بیمار بستری با سندرم کرونری حاد در بخش مراقبت ویژه قلبی بیمارستان امیر المومنین زابل انجام شد. بیماران بر اساس قند خون بدو مراجعه به دو گروه (اول) با قند خون ≥ ۲۰۰ میلیگرم بر دسی لیتر و (دوم) کمتر از۲۰۰ میلی گرم بر دسی لیتر تقسیم شدند و عوارض قلبی عروقی و مرگ و میر طی مدت بستری در دو گروه بررسی شد. داده ها با استفاده از فرم های اطلاعاتی جمع آوری و بررسی شد و در نهایت توسط نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: از ۲۴۶ بیمار مورد مطالعه با میانگین سنی۶/۵±۶۲/۸ ، ۱۶۶(۶۷/۵ درصد) مرد و ۱۰۶(۴۳ درصد) بیمار قند خون بدو بستری بالای ۲۰۰ میلی گرم بر دسی لیتر داشتند. فراوانی سابقه فشارخون بالا ، بیماری عروق کرونر، ، شاخص توده بدنی، کلسترول توتال، LDL، سطح سرمی تروپونین ، افت کسر جهشی بطن چپ در گروه اول بیشتر بود. میزان حوادث قلبی عروقی از جمله نارسایی حاد قلبی ، شوک کاردیوژنیک، آریتمی ، سکته مغزی و مرگ و میر داخل بیمارستانی ناشی از آن نیز در گروه اول بالاتر بود. علی رغم فراوانی بالاتر مرگ در بیماران با قندخون بالا ، سابقه قبلی دیابت تاثیری در افزایش مرگ و میر نداشت.
نتیجه گیری: با اقدامات پیشگیرانه از جمله غربالگری منظم جمعیت در معرض خطر و تشخیص زودهنگام دیابت و کنترل آن می توان از بروز عوارض قلبی عروقی از جمله سندروم های کرونری حاد و مرگ و میر ناشی از آنها پیشگیری و از تحمیل بار اقتصادی، اجتماعی و درمانی بیشتر بر جامعه اجتناب کرد.
سمیه نخعی، حمید رضا شهرکی مجاهد، خالد بادپا،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه و هدف: رغبت دانش آموزان در دوره تحصیلی بهعنوان شاخص و متغیری روانی –اجتماعی می تواند در فرآیند آموزش و تحصیل نقش مثبت ایفا کند و در نتیجه در برونداد یک سازمان آموزشی تاثیر زیادی داشته باشد و به تناسب آن رابطه قدرتمندی بین رغبت تحصیلی و رضایت شغلی دیده می شود با توجه به این مطلب هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای رغبت دانشآموزان با تاثیر ویژگیهای دموگرافیک معلم و میانجیگری راهبردهای یادگیری در دانش آموزان دیابتیک می باشد.
روش پژوهش: جامعه آماری دانشآموزان دختر و پسر دارای دیابت متوسطه شهر زابل در سال ۱۴۰۰ که در رنج ۱۴ تا ۱۷ سال سن داشته و نمونه به روش سرشماری به تعدادد ۸۹ نفر انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خود نظم جویی(پینتریچ و دیگروت، ۱۹۹۰)، و رغبت هالند(۱۹۵۸) برای سنجش اطلاعات ویژگیهای دموگرافیک معلمان فرمی محقق ساخته استفاده شده تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار smart pls ۲ آنجام شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد، که سن و سنوات معلم بر رغبت دانشآموزان تأثیر مثبت دارد و با ورود راهبردهای یادگیری بهعنوان متغیر واسطهای ، سن معلم با ضریب تأثیر ۶۷۰/۵ بر راهبردهای یادگیری تأثیر معناداری میگذارد. درنتیجه راهبردهای یادگیری اثر مثبت سن معلم را بررغبت دانشآموزان را تقویت میکند.
نتیجه گیری: این موضوع بیانگر آن است که بهبود راهبردهای آموزشی و برنامهریزیجهت این امور میتوان با تأکید بر توانمند کردن علمی جامعه فرهنگی نقش تأثیرگذاری برالگوهای تفکر و اشتیاق دانشآموزان داشته باشیم.
الهام شهرکی مقدم، هاجر نوری سنچولی، دکتر مهدیه پودینه مقدم، فاطمه باماری،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه و هدف: بیماری دیابت به عنوان یک چالش سلامتی در سراسر جهان مطرح است. افدامات خود مراقبتی یکی از روشهای موثر در کنترل این بیماری و عوارض مربوط به آن است. در این مطالعه تاثیر دو روش همتا و ماجول خودیادگیری بر خود مراقبتی بیماران مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
روش پژوهش: در این مطالعه نیمه تجربی،۶۰ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۲ مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهر زابل به طور در دسترس وارد مطالعه شدند. بیماران به طور تصادفی و از طریق پرتاب سکه در دو گروه قرار گرفتند. بیماران در گروه همتا در ۶ جلسه ۴۵-۳۰ دقیقه ای شرکت کردند. این مداخله برای گروه همتا در طول یک ماه (۲ جلسه در هفته) اجرا شد. در گروه ماجول نیز بسته های خودیادگیری در اختیار بیماران قرار گرفت. در گروه ماجول همزمان با جلسات آموزشی گروه همتا ماجول مربوطه (ماجول مربوط به همان موضوع جلسه آموزشی گروه همتا) در اختیار بیماران قرار داده شد تا به مطالعه آن بپردازند. جهت اطمینان از مطالعه ماجول، پژوهشگر تماس های تلفنی با بیماران برقرار شد. همچنین، پژوهشگر در هر دو گروه آموزش همتا و ماجول خودیادگیری پیگیری های تلفنی جهت یادآوری برنامه درمانی را انجام داد. نمره خودمراقبتی بیماران در قبل و ۱۲ هفته پس از مداخله بررسی شد.
یافته ها: نمره خود مراقبتی بیماران در هر دو گروه همتا (۰/۰۰۱>p) و ماجول خودیادگیری (۰/۰۰۱>p) افزایش معنادار داشت. بیمارا ن در گروه همتا به طور معناداری نمره خودمراقبتی بیشتری نسبت به بیماران گروه ماجول خودیادگیری داشتند (۰/۰۱۹=p) .
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که دو روش همتا و ماجول خودیادگیری در بهبود خودمراقبتی بیماران موثر هستند. هر چند این تاثیر در گروه همتا بیشتر بود. چر اکه در آموزش همتا محور بیماران یاد میگیرند از تجارب همتای خود که دارای شرایط و بیماری مشابه خود هستند استفاده کنند در نتیجه این امر میتواند منجر به افزایش سازگاری و تطابق بیماران با شرایط بیماری آنها شود که در نتیجه آن در نهایت کنترل بیماری دیابت و کاهش عوارض ناشی از آن است .
الهام شهرکی مقدم، مهدیه پودینه مقدم، هاجر نوری سنچولی، نجمه عزیزی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه و هدف: آموزش اساس درمان دیابت است، روش های مختلف آموزشی اثرات یکسانی ندارند، این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر آموزش همتا و ماجول خودیادگیری بر هموگلوبین گلیکوزیله بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی،۶۰ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۲ و مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهر زابل به طور در دسترس وارد مطالعه شدند. بیماران به طور تصادفی و از طریق پرتاب سکه در دو گروه قرار گرفتند. بیماران در گروه همتا در ۶ جلسه ۴۵-۳۰ دقیقه ای شرکت کردند. این مداخله برای گروه همتا در طول یک ماه (۲ جلسه در هفته) اجرا شد. در گروه ماجول نیز بسته های خودیادگیری در اختیار بیماران قرار گرفت. در گروه ماجول همزمان با جلسات آموزشی گروه همتا ماجول مربوطه (ماجول مربوط به همان موضوع جلسه آموزشی گروه همتا) در اختیار بیماران قرار داده شد تا به مطالعه آن بپردازند. جهت اطمینان از مطالعه ماجول، پژوهشگر تماس های تلفنی با بیماران برقرار شد. پژوهشگر در هر دو گروه آموزش همتا و ماجول خودیادگیری پیگیری های تلفنی جهت یادآوری برنامه درمانی را انجام داد. سطح هموگلوبین گلیکوزیله بیماران در قبل و ۱۲ هفته پس از مداخله بررسی شد.
یافته ها: سطح هموگلوبین گلیکوزیله بیماران پس از شرکت در آموزش همتا به طور معناداری کاهش یافت(۰۳۲/۰=p) در حالی که سطح هموگلوبین گلیکوزیله بیماران در قبل و بعد از شرکت در ماجول خودیادگیری معنادار نبود (۳۸۵/۰=p). تفاوت معناداری در سطح هموگلوبین گلیکوزیله بیماران در بعد از شرکت در آموزش به روش همتا و ماجول خودیادگیری مشاهده نشد (۱۱۹/۰=p).
نتیجه گیری: مطالعه نشان داد آموزش همتا می تواند منجر به کاهش سطح هموگلوبین گلیکوزیله بیماران دیابت نوع ۲ شود . بنابراین آموزش همتا شیوه موثری برای کمک به کنترل دیابت در بیماران بوده و ترویج آن می تواند در کاهش عوارض بیماران دیابتی ثمر بخش باشد.
شکیبا لجمیری، هایده حیدری، هادی رئیسی شهرکی، مریم صحرایی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت نوع یک یک بیماری مزمن است که نیاز به مدیریت مداوم دارد. نوجوانان مبتلا به این بیماری معمولاً با چالشهای بیشتری مواجه هستند. آموزش مؤثر میتواند به افزایش خودکارآمدی و بهبود رفتارهای خودمراقبتی در این گروه سنی کمک کند. تئوری خودکارآمدی بندورا بهعنوان یک چارچوب نظری برای طراحی مداخلات آموزشی در نظر گرفته شده است. در این پژوهش، تأثیر برنامه آموزشی مبتنی بر این تئوری و استفاده از پیکتوگرامها و سخنرانی بر روی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک بررسی شد.
مواد و روش ها: این مطالعه بهصورت نیمهتجربی با دو گروه کنترل و آزمون در شهرستان شهرکرد انجام شد. نمونهگیری بهصورت تصادفی ساده و شامل۶۸ نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک بود. گروه آزمون تحت یک برنامه آموزشی سه جلسهای مبتنی بر تئوری خودکارآمدی قرار گرفتند که شامل سخنرانی و استفاده از پیکتوگرام بود. دادهها با استفاده از پرسشنامههای استاندارد خودکارآمدی دیابت و آزمایش HbA۱Cجمعآوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارSPSS نسخه۲۶و آزمونهای آماری ویلکاکسون ، تی زوجی، تیتست، مجذور کای و آزمون دقیق فیشر استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات خودکارآمدی و همچنین میانگین مقدار HbA۱Cقبل از مداخله بین دو گروه اختلاف معنیداری نداشتند؛ درصورتی که میانگین نمرات خودکارآمدی بعد از مداخله در گروه کنترل و در گروه آزمون از نظر آماری تفاوت معنیداری داشت و خودکارآمدی کل در گروه آزمون افزایش یافتهبود. همچنین، میانگین مقدار HbA۱C بعد از مداخله در گروه کنترل و در گروه آزمون که از نظر آماری تفاوت معنیداری داشت و HbA۱Cدر گروه آزمون کاهش یافتهبود .
نتیجه گیری: این برنامه مراقبت حمایتی مبتنی بر تئوری خودکارآمدی بندورا و استفاده از پیکتوگرامها و سخنرانی میتواند بهطور مؤثری خودکارآمدی و مدیریت قندخون نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک را بهبود بخشد. پیشنهاد میشود که چنین مداخلاتی در برنامههای آموزشی برای بیماران دیابتی گنجانده شود تا خودکارآمدی آنها ارتقاء یابد.